۱۹.

ساخت وبلاگ
دیشب بعد نماز جلوس هفتگی خونه یكی از همسایه های ساختمون ما بود. برای من خیلی خوب بود. حالم خوب شد. همه بودن... زهرا و دو تا پسراش.... ملیحه و دخترش.... میترا و دختر چهار ماهش... فاطمه خانم...ریحانه خا ۱۹....
ما را در سایت ۱۹. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarzamin-e-maryam بازدید : 88 تاريخ : دوشنبه 1 بهمن 1397 ساعت: 2:21

پریروز رفتم خونه مامانم. خیلی خوب بود تا شب اونجا بودم مجتبی هم اومد. خونه هاشو جارو زدمو تمیزكاری كردم. با هم رفتیم بازار چیز میز خریدیم. چند كیلو سیب خریدیم با هم پوست كندیم برای خشك كردنش ( دو هفته ۱۹....
ما را در سایت ۱۹. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarzamin-e-maryam بازدید : 100 تاريخ : دوشنبه 1 بهمن 1397 ساعت: 2:21

خوشحالی یعنی اینكه بعد از شش سال خبر بارداری یكی ازدوستات رو بشنوی..... :))))

»» خدایا شكرت... 

۱۹....
ما را در سایت ۱۹. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarzamin-e-maryam بازدید : 90 تاريخ : دوشنبه 1 بهمن 1397 ساعت: 2:21

دیروز صبح ساعتای۸_۸/۵ مجتبی منو رسوند خونه مادرش. بالاخره باید میرفتم چون خیلی اصرار كرده بود.اونجاكه رفتم مادرشوهرم زنگ زد خواهرشوهرمم اومد. خواهرشوهر دیگمم از مدرسه اومد. بعدشم جاریهامو زنگ زد اونام ۱۹....
ما را در سایت ۱۹. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarzamin-e-maryam بازدید : 99 تاريخ : دوشنبه 1 بهمن 1397 ساعت: 2:21

سر شب با یه بغضی زنگ زدم به مجتبی كه اگه میشه زودتر بیا بریم حرم خیلی دلم برا امام رضا تنگ شده.... گفت باشه غذام درست نكن میریم سر راه چیزی میخریم میخوریم. گفتم نمیخواد پولاتو بیخودی خرج كنی. غذا درست ۱۹....
ما را در سایت ۱۹. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarzamin-e-maryam بازدید : 104 تاريخ : دوشنبه 1 بهمن 1397 ساعت: 2:21

امروز تولدمه. یك سال بزرگتر و باتجربه تر شدم. خدا رو شكر میكنم كه تا امروز فرصت زندگی كردن رو بهم داده.  مجتبی هیچ وقت روز تولدمو یادش نیست. روز و ماه تولد كه بماند ، سال تولدمم یادش نیست. تا حالا از ۱۹....
ما را در سایت ۱۹. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarzamin-e-maryam بازدید : 100 تاريخ : دوشنبه 1 بهمن 1397 ساعت: 2:21

دیروز از سر ظهر تا ۷_۸ شب به دكتر رفتن سپری شد. شب اومدم خونه خسته كوفته نماز خوندم و دست به كار شدم یك غذای خوشمزه برنج و چلوگوشت درست كردم.سر سفره بودیم كه پدر و مادرم اومدن خونه مون. بنده خدا پدرم ۱۹....
ما را در سایت ۱۹. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarzamin-e-maryam بازدید : 80 تاريخ : دوشنبه 1 بهمن 1397 ساعت: 2:21

چهارشنبه شب بود كه خبر ناگوارمرگ پدربزرگ مهربونم رو شنیدم و امروز سه روزه كه دیگه ندیدیمش. بعد از دو ماه بیمارستان بودن و تحمل هزار و یك جور عمل و درد، از پیش مون رفت و بلندترین شب سال، شب اول قبرش شد ۱۹....
ما را در سایت ۱۹. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarzamin-e-maryam بازدید : 95 تاريخ : دوشنبه 1 بهمن 1397 ساعت: 2:21

دیشب با مجتبی رفتیم دیدن یكی از فامیلها كه با همسرش از مكه اومده بود.آب زمزم بهمون دادن، با اینكه خیلی كم بود ولی قدر جرعه به جرعه شو دونستم و خوردم و از خدا خواستم خودش شفام بده. داشتیم باهم حرف میزد ۱۹....
ما را در سایت ۱۹. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarzamin-e-maryam بازدید : 94 تاريخ : دوشنبه 1 بهمن 1397 ساعت: 2:21

این روزا هر روز خونه مادرم میرم،خواهرم اومده ایران و حسابی بهم خوش میگذره. هر روز با كارا و حرفای دختر كوچولوش انقد میخندم كه انگار هیچ غمی تودلم ندارم. چند روز پیشم مشخص شد نی نیش پسره.... خلاصه كه ج ۱۹....
ما را در سایت ۱۹. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarzamin-e-maryam بازدید : 98 تاريخ : دوشنبه 1 بهمن 1397 ساعت: 2:21